-تلالو انتظار-

خوشبختــــــی یعنی با امام زمانت باشی...انتظار باید تلالو داشته باشد...منتظر باید جلو رونده باشد...

-تلالو انتظار-

خوشبختــــــی یعنی با امام زمانت باشی...انتظار باید تلالو داشته باشد...منتظر باید جلو رونده باشد...

آدینه نامه تلالو انتظار/شماره هشتم

 برای مشاهده نسخه هشتم آدینه نامه تلالو انتظار به ادامه مطلب بروید  
 

زیارت آل یاسیـــــــــن

سَلامٌ عَلى‏ آلِ یس‏، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا داعِىَ اللَّهِ وَرَبَّانِىَّ آیاتِهِ،
سلام بر آل یسین سلام بر تو اى دعوت کننده به خدا و عارف به آیاتش‏

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بابَ اللَّهِ وَدَیَّانَ دینِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ اللَّهِ‏
سلام بر تو اى واسطه خدا و سرپرست دین او سلام بر تو اى خلیفه خدا

وَناصِرَ حَقِّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللَّهِ وَدَلیلَ اِرادَتِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ‏
و یاور حق او سلام بر تو اى حجت خدا و راهنماى اراده‏اش سلام بر تو

یا تالِىَ کِتابِ اللَّهِ وَتَرْجُمانَهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ فى‏ آناءِ لَیْلِکَ وَاَطْرافِ‏
اى تلاوت کننده کتاب خدا و تفسیر کننده آیات او سلام بر تو در تمام آنات و دقایق شب و سرتاسر

نَهارِکَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقِیَّةَ اللَّهِ فى‏ اَرْضِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا میثاقَ‏
روز سلام بر تو اى بجاى مانده از طرف خدا در روى زمین سلام بر تو اى پیمان محکم‏

اللَّهِ الَّذى‏ اَخَذَهُ وَوَکَّدَهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَعْدَ اللَّهِ الَّذى‏ ضَمِنَهُ،
خدا که از مردم گرفت و سخت محکمش کرد سلام بر تو اى وعده خدا که تضمینش کرده‏

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصوُبُ، وَالْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ وَالْغَوْثُ‏
سلام بر تو اى پرچم برافراشته و دانش ریزان و فریادرس خلق‏

وَالرَّحْمَةُ الْواسِعَةُ، وَعْداً غَیْرَ مَکْذوُبٍ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تَقوُمُ،
و رحمت وسیع حق، و آن وعده‏اى که دروغ نشود سلام بر تو هنگامى که بپا مى‏ایستى‏

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تَقْعُدُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تَقْرَءُ وَتُبَیِّنُ، اَلسَّلامُ‏
سلام بر تو هنگامى که مى‏نشینى سلام بر تو هنگامى که (فرامین حق را) مى‏خوانى و تفسیر مى‏کنى سلام‏

عَلَیْکَ حینَ تُصَلّى‏ وَتَقْنُتُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تَرْکَعُ وَتَسْجُدُ،
بر تو هنگامى که نماز مى‏خوانى و قنوت کنى سلام بر تو هنگامى که رکوع و سجده بجاى آورى‏

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تُهَلِّلُ وَتُکَبِّرُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تَحْمَدُ
سلام بر تو هنگامى که «لا اله الا اللّه» و «اللّه اکبر» گوئى سلام بر تو هنگامى که خدا را ستایش کنى

وَتَسْتَغْفِرُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تُصْبِحُ وَتُمْسى‏، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ فِى‏
و از او آمرزش خواهى سلام بر تو هنگامى که بامداد کنى و شام کنى سلام بر تو در

اللَّیْلِ اِذا یَغْشى‏، وَالنَّهارِ اِذا تَجَلّى‏، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْإِمامُ‏
شب هنگامى که تاریکیش فرا گیرد و در روز هنگامى که پرده برگیرد سلام بر تو اى امام‏

الْمَاْموُنُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْمُقَدَّمُ الْمَاْموُلُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ بِجَوامِعِ‏
امین سلام بر تو اى مقدم (بر همه خلق و) مورد آرزو(ى آنان) سلام بر تو به همه‏

السَّلامِ، اُشْهِدُکَ یا مَوْلاىَ اَ نّى‏ اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا
سلامها گواه گیرم تو را اى مولا و سرور من که من گواهى دهم به اینکه معبودى نیست جز خداى یگانه‏

شَریکَ لَهُ، وَاَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسوُلُهُ لا حَبیبَ اِلاَّ هُوَ وَاَهْلُهُ،
که شریک ندارد و نیز (گواهى دهم که) محمد بنده و رسول او است و محبوبى نیست جز او و خاندانش

وَاُشْهِدُکَ یا مَوْلاىَ اَنَّ عَلِیّاً اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ حُجَّتُهُ، وَالْحَسَنَ حُجَّتُهُ،
و گواه گیرم تو را اى مولاى من که على امیر مؤمنان حجت خدا است و حسن حجت او است‏

وَالْحُسَیْنَ حُجَّتُهُ، وَعَلِىَّ بْنَ الْحُسَیْنِ حُجَّتُهُ، وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِىٍّ حُجَّتُهُ،
و حسین حجت او است و على بن الحسین حجت او است و محمد بن على حجت او است‏

وَجَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍّ حُجَّتُهُ، وَموُسَى بْنَ جَعْفَرٍ حُجَّتُهُ، وَعَلِىَّ بْنَ موُسى‏
و جعفر بن محمد حجت او است و موسى بن جعفر حجت او است و على بن موسى‏

حُجَّتُهُ، وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِىٍّ حُجَّتُهُ، وَعَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ، وَالْحَسَنَ بْنَ‏
حجت او است و محمد بن على حجت او است و على بن محمد حجت او است و حسن بن‏

عَلِىٍّ حُجَّتُهُ، وَاَشْهَدُ اَ نَّکَ حُجَّةُ اللَّهِ، اَنْتُمُ الْأَوَّلُ وَالْأخِرُ، وَاَنَّ رَجْعَتَکُمْ‏
على حجت او است و گواهى دهم که تو حجت خدائى، شمائید اول و آخر و مسلماً بازگشت شما

حَقٌّ لا رَیْبَ فیها، یَوْمَ لا یَنْفَعُ نَفْساً ایمانُها، لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ‏
حق است که شکى در آن نیست، روزى که سود ندهد کسى را ایمانش که پیش از آن ایمان نیاورده یا در (مدت)

اَوْ کَسَبَتْ فى‏ ایمانِها خَیْراً، وَاَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ، وَاَنَّ ناکِراً وَنَکیراً حَقٌّ،
ایمان خویش کار خیرى انجام نداده و همانا مرگ حق است و ناکر و نکیر (دو فرشته سؤال قبر) حق است‏

وَاَشْهَدُ اَنَّ النَّشْرَ حَقٌّ، وَالْبَعْثَ حَقٌّ، وَاَنَّ الصِّراطَ حَقٌّ، وَالْمِرْصادَ حَقٌّ،
و گواهى دهم که زنده شدن پس از مرگ حق است و برانگیخته شده حق است و صراط حق است و مرصاد (کمینگاه) حق است‏

وَالْمیزانَ حَقٌّ، وَالْحَشْرَ حَقٌّ، وَالْحِسابَ حَقٌّ، وَالْجَنَّةَ وَالنَّارَ حَقٌّ،
و میزان حق است و حشر (در قیامت) حق است و حساب حق است و بهشت و دوزخ حق است‏

وَالْوَعْدَ وَالْوَعیدَ بِهِما حَقٌّ، یا مَوْلاىَ شَقِىَ مَنْ خالَفَکُمْ، وَسَعِدَ مَنْ‏
و وعده و تهدید درباره آن دو حق است اى مولاى من بدبخت است کسى که مخالفت شما را کرد و سعادتمند است کسى که‏

اَطاعَکُمْ، فَاشْهَدْ عَلى‏ ما اَشْهَدْتُکَ عَلَیْهِ وَاَ نَا وَلِىٌّ لَکَ، بَرى‏ٌ مِنْ‏
پیرویتان کرد پس گواهى ده بر آنچه تو را بر آن گواه گرفتم و من دوست توأم و بیزارم از

عَدُوِّکَ، فَالْحَقُّ ما رَضیتُموُهُ، وَالْباطِلُ ما اَسْخَطْتُموُهُ، وَالْمَعْروُفُ ما
دشمنت حق آنست‏که شما پسند کردید و باطل همانست که شما بدان خشم کردید و معروف (و کار نیک) همان بودکه شما

اَمَرْتُمْ بِهِ، وَالْمُنْکَرُ ما نَهَیْتُمْ عَنْهُ، فَنَفْسى‏ مُؤْمِنَةٌ بِاللَّهِ وَحْدَهُ لا شَریکَ‏
بدان دستور دادید و منکر (و کار زشت) همان بود که شما از آن جلوگیرى و نهى کردید، من ایمان دارم به خداى یگانه‏اى که شریک‏

لَهُ، وَبِرَسوُلِهِ وَبِاَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، وَبِکُمْ یا مَوْلاىَ اَوَّلِکُمْ وَآخِرِکُمْ،
ندارد و به رسول او و به امیر مؤمنان و به شما - اى مولاى من - از اول تا آخرتان‏

وَنُصْرَتى‏ مُعَدَّةٌ لَکُمْ، وَمَوَدَّتى‏ خالِصَةٌ لَکُمْ، آمینَ آمینَ.
و یاریم براى شما آماده است و دوستیم خالص و پاک براى شما است آمین آمین

یه لحظـــــــــه: "السلام علیک یا میثاق الله الذی اخذه و وکده" در سلام خود به امام زمان در این فراز اظهار میداری: تو همان پیمانی هستی که اقرار به ربوبیت خداست و درواقع وجود مقدس تو، تذکر همان پیمان ویادآوری آن است (عهد الست)، تاخلق راه خود را گم نکند. ""*این است که گفته می شود امام را هر جانی می شناسد.... چون آن حضرت در واقع حضور بالفعل فطرت هر انسان... است*""

مردم خواستند
امام آمد
و انقلاب کرد!
چقدر این تعبیر دوست داشتنی ست...
کاش ما هم بخواهیم
مهدی (عج) بیاید و...

حرفـــــــــــــای خودمـــــــــــونی

خدا نکند کسی بهت بگوید: زیاد برایم دعا کن
دلت به لرزه می افتد که مگر چه شده انقدر مضطرب و بیتاب شده..
بعد اگر شرایطش باشد؛مشکلش و گرفتاریش را جویا میشوی و در صدد رفع آن برمیایی.
ولی خدانکند شرایط پرسش نباشد دیگر دلت تاب نمی آورد..
در خلوت و در خواب و بیداری فکرت، ذکرت با اوست پیش او..
که آیا مشکلش حل شد؟!
آیا دغدغه اش برطرف شد؟!
خلاصه هرجا میروی و یا می نشینی میگویی:
دوستان یک نفر خیلی ملتمس دعاست برایش دعا کنید...
میدانم که نگفته متوجه منظورم شدی...
آری صاحب و مولا و سرور و همه چیز من و تو...
پیغام داده که:
واکثر الدعا بتعجیل الفرج فان ذلک فرجکم
کاش آب میشدم و این جمله را نمیشنیدم
کاش از شنیدن این جمله دق میکردم
کاش...
وکاش...
حداقل دعا میکردم...از آن دعاهایی که با اضطرار است
از آن دعاهایی که همه ی امیدت قطع شده...
از همانهایی که همه را بسیج میکنی که آی دوستان فرد مضطری ملتمس به دعاست...دعایش کنی... آه که باید دق کرد از این غربت ..
از این تنهایی...
سلام مولای غریب..
صاحب عالم و آدم باشی و اما تنها!!!
نمک سفره مان به دعای شما باشد و اینقدر تنها..........
خدایا کمکش کن ...

نامه امام زمان"عج" به من و شما:
[من الغریب الی الحبیب...]
از یک امام غریب مانده در این وانفسای آخرالزمان به سوی یک دوست، یک رفیق، یک حبیب:
*ما یک لحظه از دعا برای شما غافل نیستیم،
شما هم برای ما دعا کنید که فرج ما، فرج شماست*

حیـــف
جمــعه ها روزنامه منتشر نمی شود، حیــــف!
چه تیتری میشد آمـــدنت …
الهم عجل لولیک الفرج

سبک زندگی انسان منتظر چگونه است؟

هر انسانی در زندگی خود هدفی را انتخاب می کند و سعی می کند تا تمام تلاش ها و فعالیت ها و رنج کشیدن های او در مسیر رسیدن به آن هدف قرار گیرد.این باعث می شود که زندگی انسان معنادار شود و ارزش پیدا کند.با این وجود، آدم ها بر اساس هدفی که برای زندگی خود انتخاب کرده اند، ارزش پیدا می کنند و از دیگران جدا می شوندبه عبارت دیگر برای قضاوت درباره انسان ها می توان به داوری درباره هدف هایی که آنها برای زندگی خود انتخاب کرده اند، پرداخت.موارد متفاوت و متنوعی می توانند به عنوان هدف زندگی انسان انتخاب شوند و به برنامه ها وطرح بندی های او برای زندگی جهت دهند.کسب ثروت، رسیدن به لذت، تجربه شرایط و موقعیت های خاص و غیر معمول، موفقیت شغلی و تحصیلی و کسب شهرت، نمونه هایی از این اهداف به شمار می روند. با این وجود، آنچه باعث می شود هدف های انسان ها برای زندگی متفاوت باشد و افراد، هدفهای مختلفی را برای زندگی خود برگزینند و راه های گوناگونی را برای رسیدن به این اهداف در پیش گیرند، سطح شناخت و نوع بینش آنها به زندگی است.
همچنان که نمی توان از یک آدم معمولی اما با سطح درآمد پایین انتظار داشت که از خیر ثروت بگذرد، تلاش برای قانع کردن یک عالم که به کار اقتصادی روی آورد و از فعالیت علمی خود فاصله بگیرد بی ثمر خواهد ماند. در چشم انداز مهدویت، بهترین هدفی که آدمی می تواند برای زندگی خود در نظر بگیرد و در راستای تحقق آن تلاش کند، همان هدفی است که خداوند انسان ها را برای تحقق آن خلق کرده است.در واقع، بهترین هدف برای زندگی عبودیت خداوند است و کسانی که این هدف را برای زندگی خود برگزیده اند،انسان های موفق و ارزشمندی محسوب می شوند.برای رسیدن به این هدف و تحقق آن در زندگی، خداوند راهی را به انسان ها معرفی کرده و ازآنها خواسته تا از این راه به سوی خدا و عبودیت او حرکت کنند.
این راه،حجت های الهی و امامان معصوم(علیهم السلام) هستند که اراده خداوند را تحقق می بخشند و برای قرب به خداوند تنها راه محسوب می شوند.چنانچه توجه به مضمون حدیث مشهوری از پیامبر خدا(ص)که می فرمایند: «من شهر علم هستم و علی(علیه السلام)در آن شهر است.پس کسی که می خواهد به این شهر راه یابد، باید از در آن وارد شود».گویای این حقیقت است.همچنین در زیارت امام موعود(عج)می خوانیم:«سلام بر تو ای راه خداوند که هر کس از راهی جز آن برود، هلاک می گردد».در واقع پس از آنکه ما در مسیر ولایت خداوند قرار گرفتیم و از طاغوت ها و بیراهه ها جدا شدیم، می باید کسی که در هر زمان عهده دار مقام ولایت الهی است -امامان معصوم(علیهم السلام)در هر عصر و زمان – را بشناسیم و با او همراه شویم.با این وجود، کار در این مرحله پایان نمی گیرد و برای تحقق عبودیت خداوند در زندگی باید برای یاری ولی خدا قیام کرد.به عبارت دیگر آنچه سبب می شود ما در مسیر ولایت خداوند قرار گیریم و به سوی هدف خلقت گام برداریم، شناخت، همراهی و یاوری امام معصوم(عج)است.از آنجا که امام و حجت خداوند، نماد اراده الهی به شمار می رود، یاری امام در واقع یاری خداوند بوده و یاری خداوند، به معنای پذیرش دعوت او و حرکت به سمت عبودیت خدا و تحقق هدف خلقت است.یاری امام موعود و خدمت به این حقیقت بزرگ در زمانه ای که ما در آن زندگی می کنیم، وظیفه ای است که هر یک از شیعیان می بایست در زندگی فردی و اجتماعی خود به آن عمل کند. یاری امام، از خود ما آغاز می شود و اولین گام در این مسیر، خودسازی و اصلاح فردی است.در واقع هر فرد با تلاشی که درجهت اصلاح باورها، رفتارها و اعمال خود انجام می دهد و با کوششی که در مسیر عمل به وظایف دینی و دوری از گناهان صورت می دهد، بزرگ ترین خدمت ممکن به امامان موعود را محقق می سازد. به عبارت دیگر هر کدام از منتظران امام موعود با تربیت و اصلاح وضعیت زندگی خود، گام بزرگی در آمادگی عمومی برای پذیرش ظهور موعود بر می دارد و با این عمل خود، بر این نکته اساسی تأکید می کند که «منتظران مصلح خود باید صالح باشند!»
مطالعه تاریخ نشان می دهد مشکلاتی که برسر تحقق اهداف پیامبران(صلی الله علیه و آله) و امامان(علیهم السلام)به وجود می آید، بیش از آنکه به کمبود امکانات و سختی شرایط مربوط شود، به غفلت یاران ایشان و عدم آمادگی و تربیت درونی آنها باز می گردد. درحقیقت، کسانی که از یاری امام معصوم باز می مانند و در جهاد عظیمی که حجت های الهی رهبری آن را بر عهده دارند حاضر نمی شوند، پیش از آن در میدان اصلاح فردی بازنده بوده و نتوانسته اند عقل و دین خود را بر سرزمین وجود خویش حاکم کنند. ایجاد وضعیت آرمانی و مطلوب پس از ظهور موعود بر عهده انسان های پاک و صالح است و کسانی که نتوانند در مسیر اصلاح خود گام بردارند، سهمی از این آرمان نخواهند داشت. علاوه براین، باید توجه داشت که هدف اصلی امام موعود، اصلاح انسان ها و ایجاد جامعه ای سالم و صالح است و اگر ما به اصلاح خود نپردازیم، در واقع در برابر این هدف قرار گرفته ایم و در این صورت نمی توانیم خود را از یاوران و پیروان آن امام بدانیم.
امام علی(علیه السلام) به مردمان عصر خود می فرمود: «بدانید که هر کسی امامی دارد که به او اقتدا می کند و از نور علم او بهره می برد…بدانید که شما نمی توانید همچون من باشید اما با ورع و کوشش بسیار و عفت و اصلاح و از بین بردن نقص ها مرا یاری کنید». این توصیه نشان می دهد که نخستین گام در راه یاری امام موعود، به اموری مربوط می شود که در حوزه زندگی فردی ما قرار دارد.در واقع هر یک از ما می توانیم با پرهیزکاری، تلاش بسیار و عفت ورزی و همچنین کوشش در جهت اصلاح نواقص و پر کردن شکاف های زندگی خود، به امام(عج) خدمت کرده و او را در مسیر تحقق آرمان بزرگ خود یاری کنیم. گام بعدی در جهت خدمت به موعود و یاری امام(عج)، تلاش در جهت آشنایی دیگران با این حقیقت بزرگ است.در واقع همان گونه که جریان اصلاح و تربیت فردی ما از شناخت و آگاهی نسبت به مهدویت آغاز می شود، برای کمک به دیگران هم می بایست در ابتدا زمینه آشنایی آنها با مهدویت را فراهم آورد.بنابراین علاوه بر پژوهش ها و مطالعات تخصصی که لازمه شناخت، شرح و تبیین آموزه های مهدوی است و در مراکز و مۆسسات علمی و پژوهشی صورت می گیرد، تغییر نگرش عمومی افراد جامعه نسبت به مهدویت مهم ترین و اساسی ترین کاری است که می توان به آن پرداخت.
در واقع آنچه باعث می شود اندیشه و فرهنگ مهدوی شناخته شود و به جریان افتد و در نهایت در عمل و جهت گیری انسان ها و جامعه به شکل صحیح وخالص بروز یابد، همین مسأله است.به عبارت دیگر می بایست تلاش شود تا نگرش و باورهای مردم درباره امام موعود و حقیقت مهدویت با معیارهای دینی سنجیده شود و نگرش های غلط در این زمینه اصلاح شود.برای عملی ساختن این هدف، راهی جز آموزش عمومی به نظر نمی رسد؛ آموزشی که هم به ایجاد بینش و نگرش نظر داشته باشد و هم در روند کلی آن، اصلاح برداشت های نادرست و تغییر رفتارهای بیگانه با فرهنگ مهدوی دیده شده باشد.چنین رویکردی علاوه بر آنکه فرایند شناخت مهدویت را به جریان می اندازد، نتایجی را در بر دارد که حداقل آنها همان شناخت، انتشار و سازندگی عمومی فرهنگ مهدوی است. آموزش عمومی مهدویت به این معناست که ما بدانیم و باور کنیم آنچه راه رسیدن به حقیقت مهدوی و استقبال از ظهور امام مهدی(عج)را هموار می کند، زمینه سازی عمومی در میان عموم جامعه است.این زمینه سازی که وظیفه ماست، به ایجاد بینش یا تغییر نگرش نسبت به مهدویت در میان مردم نیاز دارد و این عامل جز با آموزش میسر نمی شود. چنانچه امامان معصوم(علیهم السلام) فرموده اند: «خداوند رحمت کند کسی را که با آموختن علوم ما به مردم، امر حاکمیت ما را احیا می کند و اگر مردم خوبی های کلام ما را بدانند ازما تبعیت خواهند کرد.»
نکته: یاری امام موعود
کسانی که عبودیت خداوند را به عنوان هدف زندگی خود انتخاب کرده اند و می خواهند در راهی که به این هدف می رسد، گام بردارند، علاوه بر شناخت امام موعود، می بایست به یاری امام(عج) و خدمت به ایشان بپردازند. خدمت به امام موعود و یاری ایشان در انجام مأموریت بزرگ تاریخی که بر عهده دارند، از ارزش فوق العاده ای برخوردار است.در واقع اگرچه مردمان هر عصر وظیفه دارند تا به یاری امام زمان خود بپردازند و به ایشان خدمت کنند، با این وجود یاری امام موعود و منتظر، از چنان جایگاه رفیعی برخوردار بوده که امام صادق(علیه السلام)که خود حجت خداوند است-درباره آن می فرمایند: «اگر محضر او را درک می کردم، تمام عمر به او خدمت می کردم!».
منبع: نشریه آیه، ویژه نامه دین و فرهنگ (نویسنده: امیر منتظر قائم)
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

تکـــــــراری اما زیبــــــا

دانشجو بود...
دنبال عشق و حال، خیلی مقید نبود، یعنی اهل خیلی کارها هم بود، تو یخچال خونه ش مشروب هم میتونستی پیدا کنی....
از طرف دانشگاه اردو بردنشون قم...
قرار شد با حضرت آیت الله العظمی بهجت هم دیدار داشته باشن..
از این به بعد رو بذارید خود حمید براتون تعریف کنه...
وقتی رسیدیم پیش آقای بهجت...بچه ها تک تک ورود میکردن و سلام میگفتن، آقای بهجت هم به همه سلامی میگفت و تعارف میکرد که وارد بشن...من چندبار خواستم سلام بگم...منتظر بودم آقای بهجت به من نگاهی بکنن...امااصلا صورتشون رو به سمت من برنمیگردوندن...درحالیکه بقیه رو خیلی تحویل میگرفتن...
یه لحظه تو دلم گفتم:حمید،میگن این آقا از دل آدما هم میتونه خبر داشته باشه...تو با چه رویی انتظار داری تحویلت بگیره...!!!تو که خودت میدونی چقدر گند زدی...!!!""
خلاصه خیلی اون لحظه تو فکر فرو رفتم...تصمیم جدی گرفتم که دور خیلی چیزا خط بکشم، وقتی برگشتیم همه شیشه های مشروب رو شکستم، کارامو سروسامون دادم، تغییر کردم،
مدتی گذشت، یکماه بود که روی تصمیمی که گرفته بودم محکم واستادم، از بچه ها شنیدم که یه عده از بچه های دانشگاه دوباره میخوان برن قم، چون تازه رفته بودم با هزار منت و التماس قبول کردن که اسم من رو هم بنویسن...
اینبار که رسیدیم خدمت آقای بهجت، من دم در سرم رو پایین انداخته بودم، اون دفعه ایشون صورتش رو به سمتم نگرفته بود، تو حال خودم بودم که دیدم بچه ها صدام میکنن: "حمید..حمید...حاج آقا باشماست."
نگاه کردم دیدم آقای بهجت به من اشاره میکنن که بیا جلوتر...آهسته در گوشم گفتن:
یکماهه که امام زمانت رو خوشحال کردی.....
ترک هرگناه = نشاندن لبخند بر لبان نازنین حضرت مهدی علیه السلام...
ترک هرگناه = برداشتن یک قدم در مسیر ظهور...

تلنگـــــــــــــر

میگما یه وقت زشت نباشه…
قریب به 1200 سال است که مردی منتظر ۳۱۳ مرد است...

یادمــــــــــان باشـــــد...

نمی توان نشست و به ندبه خواندن اکتفا کرد و انتظار فرج کشید
فرهنگ انتظار از بطن "عاشورا" بر می خیزد
نه از کنج عافیت طلبی.
"شهید آوینی"

دانلـــــــــــود کنیـــــــــــد

زیارت آل یاسین/فرهمند
دریافــــــــــت

 آدینـــــــــــه نامه این هفته تقدیــــــــم شد به:
شهیــــــــــد مهـــــــــدی باکــــــــــری

تمام اشکهای من

برای شستشوی جاده های انتظار توست

و چشمهای من

فدای گامهای استوار تو...

اللهم عجل لولیک الفرج

التماس دعا
ا

در صورت تمایل به دریافت نسخه الکترونیکی نشریه (ایمیل) می توانید یک ایمیل خالی با عنوان «تلالو انتظار» برای ما ارسال یا در قسمت نظرات ایمیل خود را درج کنید (نمایش داده نمی شود)

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.